معرفی کتاب ناشناس اثر فیودور داستایفسکی

ناشناس با نام اصلی روستای استپانچیکو و اهالی اش رمانی با مایه‌های کمدی است که استعداد قابل توجه فیودور داستایفسکی را در خلق شخصیت‌های عجیب‌وغریب و در عین حال باورپذیر به نمایش می‌گذارد.

ناشناس در ابتدا به عنوان یک نمایشنامه به نگارش درآمد و اولین بار در سال ۱۸۵۹، اندکی پس از فراغت نویسنده از خدمت اجباری سرباز، منتشر شد.

این اثر کمتر شناخته‌شده‌ی مولف رمان جنایت و مکافات و برادران کارامازوف، نگاهی انتقادی به زندگی طبقه فئودال روسی در اواسط قرن نوزدهم دارد.

فیودور داستایفسکی در این رمان حماقت انسان را با کمیکی اغراق‌آمیز به تعادل کشیده و روایت می‌کند.

بیشتر بخوانید: آموزه‌ای از فیودور داستایفسکی :‌ هنر دگرگونی رنج!

اگرچه این رمان از مضامین معمول داستایفسکی که کندوکاو گره‌های وجودی و پیچش‌های اخلاقی است، دچار انحراف می‌شود اما همچنان امتیازات خاص خودش را برای خواندن دارد.

فیودور داستایفسکی استادانه خودخواهی، بطالت و پوچی شخصیت و زندگی اشراف فئودال را از طریق خلق شخصیت‌هایی اغراق‌آمیز به استهزاء می‌گیرد.

با این حال شخصیت‌های رمان آنقدر باورپذیر طراحی شده‌اند که فراتر از تیپ‌هایی کاریکاتوری می‌ایستند.

داستایوفسکی در لوای نثری کمیک، بینش عمیقی درباب ماهیت انسان و داینامیک پیچیده‌ی روابط خانوادگی و اجتماعی ارائه می‌دهد.

خلاصه کتاب ناشناس نوشته فیودور داستایوسکی

داستان رمان ناشناس درباره دانشجوی جوانی است که از شهر به روستای استپانچیکو فراخوانده می‌شود تا خانواده‌اش را از آزارهای یک شبه‌روشنفکر متقلب و متکبر نجات دهد.

سرگئی الکساندرویچ (Sergey Alexandrovich)، راوی رمان، از سنت پترزبورگ به املاک دایی خود، سرهنگ یگور ایلیچ روستانیف می‌آید.

سرگئی الکساندرویچ متوجه می‌شود که یک شارلاتان میانسال به نام فاما فومیچ اوپیسکین اشراف همسایه خود را فریب داده است تا آنان تصور کنند که او علیرغم رفتار منفعلانه، پرخاشگرانه، خودخواهانه و کینه‌توزانه‌اش، فردی نیکوکار است.

در طول ۴۸ ساعت صحنه‌های کمیک و دراماتیکی رخ می‌دهد که در نهایت منجر به درگیری خشونت آمیز میان فوما اوپسکین و دایی بیچاره می‌شود.

میراث فیودور داستایفسکی در رمان ناشناس

فیودور داستایفسکی در رمان ناشناس از زبانی زنده و غنی برای به تصویردرآوردن شخصیت‌های عجیب و مسخره‌اش بهره می‌برد.

پرواضح است که داستایوسکی از قصه‌ساختن از زندگی و ابهامات موجود در آن حظی سرشار می‌برد و از منظر کیفیت در این میان هم‌ردیف کسانی چون نیکلای گوگول، مراد ادبی خودش، می‌ایستد.

در این رمان شاهد تولد شخصیت‌ها و موقعیت‌هایی هستیم که در رمان‌های بعدی داستایوسکی مانند جنایت و مکافات، ابله و برادران کارامازوف ظهور می‌یابند.

ناشناس رمانی نیش‌زن است؛ اثری شبه‌جاه‌طلبانه و شبه‌روشنفکرانه است؛ جواهری است که باید از باغ فیودور داستایفسکی چیده و خوانده شود.